بکتاشبکتاش، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

بکتاش

راه افتادن

1392/9/24 13:02
نویسنده : مامان بکتاش
4,333 بازدید
اشتراک گذاری

دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند

سلام عشقم

انقدر این روزها شیطون شدی و کارای من بیشتر شده کمتر وقت میکنم برات خاطره هاتو ثبت کنم ولی چیزی که خیلی خوشحالم کرده و خیلی برای هممون تازگی داره راه افتادنته

تا دستت و میگیریم خیلی خوشگل راه میری و کلی خوشحال میشی البته زمین هم می افتی اما راه رفتنت خیلی بانمکه خودت از همه بیشتر ذوق میکنی البته میگم که راه میری دستت رو که میگیریم میدوی فقط هم دوست داری بری بیرون فکر میکنم تا تولدت دیگه خودت به تنهایی راه بری

بیست و ششم این ماه تولد یک سالگیته اصلاً باورم نمیشه به این زودی یکسالت داره تموم میشه و یکساله که با مایی فکر میکنم که دیگه بدون تو نمیتونم زندگی کنم آخه خیلی شیرینی

توی تمام این مدت که با مابودی هر روز با روز قبلت فرق داشتی و روز به روز شیرین تر شدی فکر میکنم الان اوج شیرینیته چون واقعاً کارای بانمکی میکنی و هر جا که باشی همه توجه ها به توئه

ی مقداری هم خطرناک شدی همه حواسمون باید به تو باشه تا ازت غافل میشیم از صندلی و مبل و . . . بالا میری و خم میشی تا اونور و نگاه کنی و ماهم همش میترسیم که ی وقتی نیوفتی

دیگه از کارایی که یاد گرفتی رقصیدنه که با کوچکترین آهنگی میرقصی و دستاتو تکون میدی  با اسباب بازی هاتم که می خوای بازی کنی فقط دونبال چرخاشون میگردی ماشین بازی رو خیلی دوست داری و سه چرختو هم همش برعکس میکنی و چرخاشو تکون میدی

وقتی توی تختت میذارمت به فاصله ی چشم به هم زدن تمام اسباب بازی هاتو میریزی پایین  و ذوق میکنی

مامان هر چی لباساتو تا میکنه و اتو میکنه میذاره توی کمد میری و میریزیشون بیرون و دوباره از اول کارای مامانتو اضافه میکنی خلاصه من همش دنبال شمامو و وسایلاتو دارم جمع میکنم 

با هر اسباب بازی ای هم بیشتر از ١ دقیقه بازی نمیکنی نمیدونم چرا انقدر زود برات تکراری میشن در صورتی که من سعی میکنم همش اسباب بازی های تازه بهت بدم و تکراری نباشن

از همه چیز بیشتر به خودکار و کاغذ علاقه داری همه میگن در آینده نویسنده میشی ی خودکار که دست کسی ببینی نمی تونی طاقت بیاری و همش دوست داری اونو بگیری

وقتی ما به ی چیزی میخندیم شما هم بلند بلند میخندی و میخوای که توی جمع ما شرکت کنی

از وقتی هم که شوفاژ ها رو روشن کردیم دیگه سرما و گرمای خونمون دست شماست همش کم و زیادش میکنی

به حموم علاقه خیلی زیادی داری خدا نکنه کسی بره باید شماروهم ببره  

خلاصه انقدر شیطون و بلا شدی و بانمک که هرچی بگم بازم کمه و خیلی چیزاهم اصلا یادم نمیمونه

با همه وجود خیلی دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بکتاش می باشد