3/3/92 باغ وحش پایان 18ماهگی

خدایا همواره تو را سپاس میگزارم که هرچه در راه تو و پیمان تو پیشتر میروم، بیشتر رنگ میبرم، آنها که باید مرا بنوازند میزنند، آنها که باید همگامم شوند ساده راهم میشوند، آنها که باید امیدوارم کنند و تبرئه‌ام کنند، سرزنشم میکنند نومیدم میکنند......تا چشم انتظارم تنها به روی تو باز ماند، تنها از تو یاری طلبم، در حسابی که با تو دارم شریکی نباشد
تاتکلیفم با تو رشن شود.تا تکلیفم با خودم معلوم گردد!!

سلام عزیزم

این برای اولین باری که میری باغ وحش و حیوونا رو از نزدیک می بینی 

خودت هم لباس گارفیلد پوشیدی که همه هم نگات میکردن

اینجا درب ورودیشه که وارد میشی و همه هم بغل کانگورو عکس میندازن

عزیزم بهت خیلی خوش گذشت به دو دلیل یکی اینکه چون محیط بازی داشت و خودت می تونستی بدوی و دم قفس ها وایسی و حیوونا رو ببینی خیلی خوب بود و حسابی بدو بدو کردی و از اینور به اون ور میرفتی

یکی هم اینکه چون عاشق حیوونا هستی میدیدیشون لذا میبردی مخصوصاً شانس شما ی آهو هم آورده بودن بیرون قفس و و شما هم دویدی و نازش کردی و معلوم بود که چقدر خوشت اومده

دم قفس میمونا هم ی میمون و دیدیم که داشت تاب بازی میکردی شما هم وایسادی و تاب تاب عباسی خوندی

ی کار خیلی جالبی که کردی این بود که فیل و که دیدی ازت پرسیدیم فیل چی کار میکنه زبونت و تا آخر آوردی بیرون خرطومشو فکر کردی زبونشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دم قفس شیرا هم که رفتیم خودت گفتی شیر در مورد میمون هم همین طور بود  فهمیدم که از روی فلش کارتات خوب درساتو یاد گرفتی و بردنت برات مفید بود

عزیزم دوستت دارم.............