اولین باری که بکتاش رفت توی دریا
روز نیمه شعبان با دوست بکتاش آقا پوریا
که ١سال از بکتاش بزرگتره رفتیم شمال سمت رشت بچه هارو بردیم سمت جنگل فوشه که خیلی زیبا بود مثل بهشت یرودخونه خیلی قشنگ هم وسطش بود که بچه هارو بردیم توی آب کلی کیف کردن و بازی کردن و لی چون آبش سرد بود
فقط دست و پاهای بکتاش و کردیم توش می خواست سنگای کف رودخونه رو بگیره و برداره بخوره تا حالا ی همچین جایی رو ندیده بود خیلی خوشش اومده بود
و دیگه دوست نداشت برگرده فرداش روز جمعه رفتیم
دریای زیبا کنار تا بکتاش و ببریم توی دریا بازی کنه قایقی رو که مامان بزرگش از مکه براش آورده بود و باد کردیم و بکتاش و گذاشتیم توش اول که از رنگ و روش خوشش اومده بود و می خندید بعد که گذاشتیمش توی آب ی کمی از دریا ترسیده بود و گریه میکرد ولی بعد براش عادی شد و خوشش اومد کلی با باباش آب بازی کرد و خندید اینم عکس بابای گلش