گردش های 17 ماهگی بکتاش
برای دومین بار روز ٥شنبه ٢٢ فروردین ٩٢ با بابایی رفتیم سرزمین عجایب بازم اونجا از ی سری از وسایل بازی میترسیدی و این قضیه ی کمی ما رو نگران کرد و وقتی که وقت دکتر روانشناس داشتی باهاش مطرح کردیم و اون هم گفت ی سری از ترس ها اقتضای سنشه و مشکلی نداره و برای کم شدن این ترس ها باید براش توضیح بدیم و دوباره اون کارو تکرار کنیم ولی اگر متقاعد نشدی و باز هم ترسیدی به دفعات بعدی موکول کنیم ولی بعضی از بازی هارو که ماهم همراهیت میکردیم و خیلی دوست داشتی از ماشین و هواپیما و موتور هم که دیگه هیچی خیلی خوشت میاد و اونجا هم ازشون لذت بردی اینم عکساش
اینجا هم که سوار اسب شدی البته خودت میگی اس
از این ماشینه هم چون خیلی تکونای شدیدی میخورد اصلا خوشت نیومد
ی شب هم با بابایی و خونواده مامانی رفتیم پارک جوانمردان ولی هنوزم هوا برای شما سرده و حتما باید لباس گرم بپوشی رفتی بغل آقا خرگوشه نشستی و بوسش هم کردی
اینم تاب مدل جدید پارک جوانمردان از اینم خوشت اومده بود
هفته آخر فروردین هم رفتیم بوستان ولایت که برخلاف اون چیزی که تصور میکردیم بود و چیز خاصی نداشت فقط ی سری وسایل بازی بچگانه بود و ی جامپینگ که بزرگا هم می تونستن برن و من و بابایی و شما و بقیه دوستامون که اومده بودن رفتیم و خیلی خیلی خوش گذشت شما هم خیلی بازی کردی
سوار این اسب ها هم شدی اولش دوستشون داشتی اما بعدش گریت گرفت و بلندت کردیم